این اولین بار نیست. پیش از این نیز بارها مرا به این کار واداشته‌ای. سطرهای اول قصه را طوری می‌نویسی که نتوان آن را به نحوی جز آنچه دوستش داری خاتمه‌اش داد؛ و ما بازی را جور دیگری تعریف کرده بودیم. ما می‌خواستیم که داستانمان را با هم بنویسیم، نه این که به هم دیکته‌اش کنیم.

قرار نیست تمام متن‌ها ارزش ادبی داشته باشند و تمام قصه‌ها در سه پرده بگنجند. ریسک نوشتن داستان‌هایی که قواعد را بشکنند بالاست، اما گاهی این لازمه‌ی موفقیت است. کاش این بار برایت پایان غیرمنتظره‌ای رقم بزنم.